تك داستان آموزنده
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

برای تبادل لینک ابتدا مارا با نام تک داستان آموزنده و با آدرس http://takdastanha.loxblog.com/ لینک کرده و سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





به گزارش افکارنیوز،وی افزود : هر وقت که برایش
شیر می گذارم فورا برای نوشیدنش از تپه ای که درآنجا زندگی می کند، خارج می
شود. این مار هرگز من را نیش نزده است.در مراسم ازدواج این زوج ۲۰۰۰ نفر
شرکت داشتند، چراکه هندی ها معتقدند شرکت در چنین مراسم ازدواجی می تواند
برای روستای آنها خوش شانسی بیاورد. 




این
مراسم عروسی در بوبانسور مرکز ایالت اوریسا در شرق هند برگزار شد.ازدواج
میان انسان ها و موجودات زنده دیگر امری شایع و معمول درهند است و اخیرا یک
دختر قبیله نشین با سگی در نزدیکی بوبانسور ازدواج کرد.


موضوعات مرتبط: شوهرم یک مار است !+عکس، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 27 اسفند 1390برچسب:شوهرم یک مار است !+عکس, ] [ 14:31 ] [ سجاد آرام ]

 آپلود سنتر


موضوعات مرتبط: ، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 20 اسفند 1390برچسب:عکس دیدنی از تفاوت مامان ها و بابا ها !!, ] [ 23:14 ] [ سجاد آرام ]

 آپلود سنتر


موضوعات مرتبط: ، ،
برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 18 اسفند 1390برچسب:کاريکاتور/عشق به همسر , ] [ 15:35 ] [ سجاد آرام ]

در بيمارستاني ،دو مرد در يک اتاق بستري بودند.مرد کنار پنجره به خاطر بيماري ريوي بعد از ظهرها يک ساعت در تخت مي نشست تا مايعات داخل ريه اش خارج شود. اما دومي بايد طاق باز مي خوابيد و اجازه نشستن نداشت.آن دو ساعتها در مورد همسر، خانواده هايشان ، شغل، تفريحات و خاطرات دوران سربازي صحبت مي کردند.بعد از ظهرها مرد اول در تخت مي نشست و روي خود را به پنجره مي کرد و هر آنچه را که مي ديد براي ديگري توصيف مي کرد. در آن حال بيمار دوم چشمان خود را مي بست و تمام جزئيات دنياي بيرون را پيش روي خود مجسم مي کرد.
او با اين کار جان تازه اي مي گرفت، چرا که دنياي بي روح و کسالت بار او با تکاپو و شور و نشاط فضاي بيرون پنجره رنگ زندگي مي گرفت.
در يک بعد از ظهر گرم ، مرد کنار پنجره از رژه اي بزرگ در خيابان خبر داد.با وجود اين که مرد دوم صدايي نمي شنيد، با بستن چشمانش تمام صحنه را آن گونه که هم اتاقيش وصف مي کرد پيش رو مجسم مي نمود.
روزها و هفته ها به همين صورت سپري شد.يک روز صبح وقتي پرستار به اتاق آمد،با پيکر بي جان مرد کنار پنجره که با آرامش به خواب ابدي فرو رفته بود روبرو شد.
پس از آنکه جسد را به خارج از اتاق منتقل کردند مرد دوم درخواست کرد که تخت اورا به کنار پنجره منتقل کنند. به محض اينکه کنار پنجره قرار گرفت، با شوق فراوان به بيرون نگاه کرد ،
اما...
تنها چيزي که ديد ديواري بلند و سيماني بود.
با تعجب به پرستار گفت:جلوي اين پنجره که ديواره!!!چرا او منظره بيرون را آن قدر زيبا وصف مي کرد؟
پرستار گفت: او که نابينا بود، او حتي نمي توانست اين ديوار سيماني بلند را ببيند.شايد فقط خواسته تورا به زندگي اميدوار کند.
بالاترين لذت در زندگي اينست که عليرغم مشکلات خودتان ، سعي کنيد ديگران را شاد کنيد
....شادي اگر تقسيم شود دوبرابر مي شود...
اگر مي خواهيد خود را ثروتمند احساس کنيد ، کافيست تمام نعمتهايتان را ، که با پول نمي توان خريد،بشماريد. زمان حال يک هديه است. پس قدر اين هديه را بدانيد.
انسانها سخنان شما را فراموش مي کنند.
انسانها عمل شما را فراموش مي کنند.
اما آنها هيچگاه فراموش نمي کنند که شما چه احساسي را برايشان به وجود آورده ايد.
به ياد داشته باشيد: زندگي شمارش نفس هاي ما نيست، بلکه شمارش لحظاتي است که اين نفس ها را مي سازند.

 


برچسب‌ها:
[ سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:يک داستان حيرت انگيز, ] [ 13:19 ] [ سجاد آرام ]
حیوانات
مخلوقات خداوند بزرگ هستند و هر کدام از آنها بخشی از زنجیره حیات در این
کره خاکی را بر عهده دارند. در چشم ما انسان ها بعضی از این حیوانات بسیار
زیبا و بعضی دیگر بسیار زشت هستند.





 


 





به
گزارش مشرق به نقل از اکو ، شبکه  تلویزیونی " Discovery " در لیستی به
معرفی 10 جانور زشت پرداخته است.در این مطلب قصد داریم تا شما را با زشت
ترین حیوانات از دید این شبکه آشنا کنیم.








موش کور دماغ ستاره ای



اکثر ما
با موش کور به عنوان یک جانور بسیار کوچک که عمدتا در زیر زمین زندگی می
کند آشنایی داریم. اما گونه ای از موش کور وجود دارد که ظاهرا بسیار زشت و
به نوعی ترسناک دارد. موش کور " دماغ ستاره ای" یک نوع موشک کور است که به
جای دماغ عادی خود یک دماغ به شکل ستاره ای چند پر دارد. این بخش از بدن
این جانور در اصل مجموعه ای از حسگرهای بویایی و حسی است که به این جانور
برای یافتن غذا و یا مسیر بازگشت به لانه کمک می کند. این جانور در اکثر
مواقع در تونلهای زیرزمینی به سر می برد و داشتن همچنین سیستمی برای مسیر
یابی برای او بسیار مهم است.





لاک پشت قاتل



یک گونه
از لاک پشت در منطقه آمریکای لاتین زندگی می کند که دارای ظاهری متفاوت از
سایر لاک پشتها است. این لاک پشت دارای سر و گردنی پهن است که به شکل تکه
ای سنگ از درون لاک جانور بیرون زده است. در جلوی سر جانور نیز دو بیرون
زدگی وجود دارد که به عنوان بینی جانور کار می کند. این جانور شناگری قهار
است که عمدتا در بخش های شمالی منطقه آمریکای لاتین زندگی می کند. این
جانور به کمک ظاهر متفاوت خود به راحتی در آب استتار کرده و در زمانی که
ماهی ها به او نزدیک شوند با یک حرکت طعمه خود را صید می کند.





خفاش خون آشام



یکی از
ترسناک ترین موجودات زنده در نیم کره غربی خفاش " خون آشام" است. یک گونه
از خفاش با گوش و بینی بسیار بزرگ که ظاهری بسیار ترسناک را برای این جانور
رقم می زند. این پرنده که در غارها زندگی می کند شب هنگام از غار خارج شده
و با معمولا به حیواناتی همچون گوسفند و گاو یا حتی انسان ها حمله می کند.
این پرنده بر روی بدن این موجودات نشسته و با استفاده از دندان های تیز
خود سوراخی در بدن این موجودات ایجاد کرده و سپس خون آنان را می مکد. نکته
جالب در مورد این جانوران این است که در اکثر اوقات موجود مورد گزش واقع
شده متوجه گزش نمی شود.





میمون پوزه دار



یک نژاد
خاص از میمون ها وجود دارد که برخلاف سایر میمون ها از دماغی بزرگ و البته
دراز بهره می برد. نکته جالب در مورد این ظاهر عجیب و به نوعی زشت این است
که میمون مورد نظر ما از این ظاهر برای جذب میمون ماده و جفت گیری بهره می
برد. البته لازم به ذکر است که این میمون در بدو تولد با صورتی به رنگ آبی و
دماغی کوچک به دنیا می آید و پس از بلوغ حالت چهره آن تغییر می کند.





خوک وحشی



این جانور
بومی آفریقا از تیره خوک ها است و دارای دندان ها بسیار بزرگی است که از
درون دهان جانور بیرون زده است. این جانور دارای آرواره و جمجمه بسیار
محکمی نیز هست که از آن برای جنگیدن با سایر حیوانات استفاده می کند.





قورباغه حفار مکزیکی



یک گونه
خاص از قورباغه ها در جنوب آمریکا ، مکزیک و آمریکای مرکزی زندگی می کند و
داراری بدنی پر از جوش با پستی چرب و لیز است. این موجود دوزیست دارای دست و
پاهای بسیار کوچکی است و در عمده موارد به زیر زمین می رود و در آن مکان
زندگی می کند.





ماهی راهب



یک شناگر و
شکارچی بسیار حرفه ای که عمدتا در بستر رودخانه ها استتار کرده و با یک
حرکت سریع قربانی خود را شکار می کند. بدن این موجود از پوستی قهوه ای
تشکیل شده است و دارای دهانی بسیار زشت و ترسناک است. دو چشم این موجود
آبزی نیز در بالای سر آن قرار دارد و به ترسناکی آن اضافه می کند.





مگس میوه ای



این مگس
بیش از این که دارای ظاهری زشت باشد ، به نظر بسیار ترسناک می آید. یک حشره
کوچک با بدنی طلایی رنگ و دوچشم قرمز رنگ بزرگ که در ترکیب با یکدیگر
ظاهری ترسناک را به وجود می آورد. این حشره می تواند بسیار خطرناک باشد و
یک نیش آن برای از کار انداختن افراد بزرگسال نیز کفایت می کند.





کرکس بوقلمونی



نکته ای
که کرکس ها را به عنوان یک پرنده زشت در لیست ما جای داده است ، بدن این
جانور نیست و بلکه شکل ظاهری گردن و سر این جانور است. این پرنده در بسیاری
از کتابهای داستان و رمان های ادبی به عنوان مظهر ترس و وحشت به کار رفته
است. البته باید توجه داشت که این پرنده در تمیز کردن و به حرکت درآوردن
چرخه حیات نقش بسیار مهمی را ایفا می کند.





ماهی حبابی



این ماهی
دارای آنچنان چهره عجیبی است که شما در نگاه اول خواهید گفت: امکان ندارد
این جانور واقعی باشد. ماهی حبابی یک گونه خاص از آبزیان است که در آبهای
عمیق در اقیانوس آرام جنوبی زندگی می کند. این موجود دارای بدنی ژله ای است
و در بیشتر اوقات از نزدیک شدن به انسان ها پرهیز می کند. به علت دسترسی
سخت به این آبزی خاص اطلاعات زیادی در مورد تاریخچه آن وجود ندارد.


موضوعات مرتبط: زشت ترین حیوانات جهان+عکس ، ،
برچسب‌ها:
[ یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:زشت ترین حیوانات جهان+عکس , ] [ 15:15 ] [ سجاد آرام ]


موضوعات مرتبط: ، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 13 اسفند 1390برچسب:جوانی احمدی نژاد و محصولی + عکس, ] [ 1:6 ] [ سجاد آرام ]
[ دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:اینطوری باید جلوی تقلب رو گرفت! + عکس , ] [ 17:51 ] [ سجاد آرام ]

 



موضوعات مرتبط: عکس/ سگ 450 کیلویی در چین! ، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 6 اسفند 1390برچسب:عکس/ سگ 450 کیلویی در چین! , ] [ 17:6 ] [ سجاد آرام ]
[ سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:تو مجلس با اون حال نشستی, یهو چشات میخوره به این بچه + عکس, ] [ 20:37 ] [ سجاد آرام ]


موضوعات مرتبط: ، ،
برچسب‌ها:
[ سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:عزيزمحمدي‌درجمع‌محافظان‌امام‌خميني , ] [ 11:24 ] [ سجاد آرام ]

  دانشجویی به استادش گفت:
 استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.

استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟

دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.

استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت: تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب: خدا, ] [ 23:15 ] [ سجاد آرام ]

روزگاري در جزيره اي دور افتاده تمام احساسها در كنار هم به خوبي و خوشي زندگي مي كردند
خوشبختي. پولداري. عشق. دانائي. صبر.غم. ترس...هر كدام به روش خويش مي زيستند .
تا اينكه يك روز دانائي به همه گفت: هر چه زودتر اين جزيره را ترك كنيد زيرا به زودي آب اين جزيره را خواهد گرفت اگر بمانيد غرق مي شويد
تمام احساسها با دستپاچگي قايقهاي خود را از خانه هاي خود بيرون آوردند وتعميرشان كردند.
همه چيز از يك طوفان بزرگ شروع شدوهوا به قدري خراب شد كه همه به سرعت سوار قايقها شدندوپارو زنان جزيره را ترك كردند. در اين ميان عشق هم سوار قايقش بود اما به هنگام دور شدن از جزيره متوجه حيوانات جزيره شد كه همگي به كنار جزيره آمده بودند و وحشت را نگه داشته بودندو نمي گذاشتند كه او سوار بر قايقش شود.
عشق به سرعت برگشت و قايقش را به همه حيوانات و وحشت زنداني شده سپرد.
آنها همگي سوار شدند و ديگر جائي براي عشق نماند. قايقها رفتند و عشق تنها در جزيره ماند. جزيره هر لحظه بيشتر به زير آب ميرفت و عشق تا زير در آب فرو رفته بود.
او نمي ترسيد زيرا ترس جزيره را ترك كرده بود. فرياد زد و از همه احساسها كمك خواست. اماكسي به کمکش را نرسيد.
در همان نزديكي قايق ثروتمندي را ديد و گفت:ثروتمندي عزيز به من كمك كن.
ثروتمندي گفت: متاسفم قايقم پر از پول و نقره و طلاست و جائي براي تو نيست.
عشق رو به (غرور) كرد وگفت: مرا نجات مي دهي؟
غرور پاسخ داد: هرگز تو درآب ترشدي و مرا تر ميكني.
عشق رو به غم كرد و گفت: اي دوست عزيز مرا نجات بده
اماغم گفت: متاسفم دوست خوبم من به قدري غمگينم كه ياراي كمك به تو را ندارم بلكه خودم احتياج به كمك دارم.
در اين حين خوشگذراني وبيكاري از كنار عشق گذشتند ولي عشق هرگز از آنها كمك نخواست.
از دور شهوت را ديد و به او گفت: آيا به من كمك ميكني؟ شهوت پاسخ داد البته كه نه!
سالها منتظر اين لحظه بودم كه تو بميري يادت هست هميشه مرا تحقير مي كردي همه مي گفتند تو از من برتري ، از مرگت خوشحال خواهم شد
عشق كه نمي توانست نا اميد باشد رو به سوي خداوند كردو گفت :خدايا مرا نجات بده
ناگهان صدائي از دور به گوشش رسيد كه فرياد مي زد نگران نباش تو را نجات خواهم داد. عشق به قدري آب خورده بود كه نتوانست خود را روي آب نگه دارد و بيهوش شد.
پس از به هوش آمدن خود را در قايق دانائي يافت
آفتاب در آسمان پديدارمي شد و دريا آرامتر شده بود. جزيره داشت آرام آرام از زير هجوم آب بيرون مي آمد و تمام احساسها امتحانشان را داده بودند
عشق برخواست به دانائي سلام كرد واز او تشكر كرد
دانائي پاسخ سلامش را داد وگفت: من شجاعتش را نداشتم كه به نجات تو بيايم شجاعت هم كه قايقش از من دور بود نمي توانست براي نجات تو بيايد
تعجب مي كنم تو بدون من و شجاعت چطور به نجات حيوانات و وحشت رفتي؟
هميشه ميدانستم درون تو نيروئي هست كه در هيچ كدام از ما نيست. تو لايق فرماندهي تمام احساسها هستي.
عشق تشكر كرد و گفت: بايد بقيه را هم پيدا كنيم و به سمت جزيره برويم ولي قبل از رفتن مي خواهم بدانم كه چه كسي مرا نجات داد؟
دانائي گفت كه او زمان بود.
عشق با تعجب گفت: زمان؟
دانائي لبخندي زد وپاسخ داد: بله چون اين فقط زمان است كه مي تواند بزرگي و ارزش عشق را درك كند.


برچسب‌ها:
[ دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:داستان عشق , ] [ 22:13 ] [ سجاد آرام ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
موضوعات وب
آرشيو مطالب
شهريور 1394
تير 1394 ارديبهشت 1394 فروردين 1394 اسفند 1393 بهمن 1393 آذر 1393 آبان 1393 مهر 1393 شهريور 1393 مرداد 1393 تير 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 آذر 1390 آبان 1390 مهر 1390 شهريور 1390 تير 1390 خرداد 1390 ارديبهشت 1390 فروردين 1390
امکانات وب

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 210
بازدید هفته : 1217
بازدید ماه : 2171
بازدید کل : 1071964
تعداد مطالب : 1229
تعداد نظرات : 668
تعداد آنلاین : 1


Alternative content